menuordersearch
nakhl-memar.ir

پاورپوينت معماري و موسيقي

پاورپوينت معماري و موسيقي
تصاویر
بیشتر
پاورپوينت معماري و موسيقي
(0)
(0)
پاورپوینت
وضعیت کالا : موجود
مدل کالا
پاورپوینت
تعداد
+
_
عدد
0
قیمت کالا
15,000 تومان
پاورپوينت معماري و موسيقي

پروژه انسان، طبيعت، معماري - معماري و موسيقي 35 اسلايد

 

موسيقي در دوره پارينه سنگي در خدمت ترساندن حيوانات درنده – در دوره ميانه سنگي در جهت رام کردن حيوانات و در دوره نوسنگي براي خشنود ساختن خدايان و دفع ارواح خبيثه مورد استفاده قرار گرفت
يک فضاي معماري همانند يک قطعه موسيقي است، که به دست انسان و با عامليت او آفريده شده و با حضور انسان در آن آماده به نواختن مي شود

 

مراحل آفرينش يک اثر هنري
بررسي و کند و کاو در حالات و کيفيات روحي هنرمند و شناخت نياز هاي عاطفي و رواني او که در آفرينش آثارهنري نقش ويژه اي دارند معقوله ايست گسترده که در اين مختصر تنها به اشاره اي بسنده خواهيم کرد. در تجزيه و تحليل مراحل مختلف آفرينش و شکل گيري هراثر هنري ساختار ذهنيت هنرمند که رابطه مستقيم با نوع فرهنگ او دارد از اهميت زيادي برخوردار است. ذهنيت هر هنرمند دست آورد زمان ساختار اجتماعي روان شناسي و ايديولوژي و ساير عناصر فرهنگي معيني است که در کل شکل و نوع جهان بيني او را آشکار ميسازد. بدين لحاظ هنرمند راستين بنا به ذهنيت ها و جهان بيني هاي متفاوت خود شيوه هاي افرينش متفاوت بر ميگزيند و از اين راست که حتي بسياري از هنرمنداني که ديدگاه ايديولوژيک و فلسفي مشابهي دارند و در اهداف هنري و مسايل شناسانه مشترکند در شيوه هاي آفرينش هنري اختلاف
چشم گير دارند هر دو هنرمند نميتوان يافت که جهان را کاملا يکسان دريافت و احساس کنند و از اين رو است که عنصر اصالت در آفرينش هنري مطرح ميشود. انديشه و پندار هنرمند از طريق تصاوير ذهني او متبلور مي شود و ماهيت تصويرهاي ذهني او با چگونگي ادراک و دريافت جهان عيني پيرامون او پيوندي ناگريز دارد. بنا بر اين ميتوان گفت که نخستين مرحله در شکل گيري و آفرينش يک اثر هنري مرحله دريافت است که در اين مرحله هنرمند نخستين انديشه و نمادي را که در هيات اشکال مادي و محسوس ظاهر مي شود دريافت مي کند. دومين مرحله را مرحله تحليل مي ناميم که در ذهن هنرمند از راه شهود و الهام در شکل عيني اين انديشه و نماد تغييراتي داده و صورت هاي خيالي به آن مي افزايد
سومين مرحله در روند آفرينش يک اثر هنري مرحله آفرينش است که هنرمند سرانجام براي بيان مفاهيم صورت هاي ذهني خود به انتخاب مواد و مصالح و ابزار کار و شيوه مناسب مي
پردازد و در اين راه از تمامي توانايي هاي تکنيکي و آگاهي هاي هنري خويش بهره ميگيرد


انواع هنر
مجموعه هنرهاي زيبا به 7 دسته تقسيم مي‌شوند: (از نگاه ارسطو)

- موسيقي
هنرهاي دستي مانند:مجسمه سازي و شيشه گري…
هنرهاي ترسيمي شامل: نقاشي و خطاطي و…
ادبيات شامل شعر و داستان، نمايشنامه، فيلمنامه و نثر
معماري
رقص
هنرهاي نمايشي: سينما و تئاتر
لويي کان
معماري هنر چگونگي مصرف فضاس

آدولف لوس
زماني که ما يک تپه و توده خاک به طول 6 فوت و عرض 3 فوت در جنگل رو به رو ميشويم که با استفاده از بيل به شکل
يک هرم روي هم انباشته شده است
به فکر فرو ميرويم و چيزي در درون ما ميگويد
«اينجا کسي دفن شده است». آن توده خاک معماري است
ابونصر فارابي در احصاء العلوم مي نويسد
موسيقي علم شناسايي الحان است و شامل دو علم است : علم موسيقي عملي و علم موسيقي نظري، امروزه نيز موسيقي دو شاخه دارد، موسيقي نظري که اصول علمي و رياضي موسيقي را شامل است و در حقيقت از شاخه هاي فيزيک صوت محسوب مي شود ؛ ديگر موسيقي عملي که فني يا هنري به شمار مي آيد
افلاطون در تعريف موسيقي مي گويد
موسيقي يک ناموس اخلاقي است که روح به جهانيان و بال به تفکر، جهش به تصور و ربايش به غم و شادي و حيات به همه چيز مي بخشد. جوهر قطعي است که خود برقرار مي کند و تعالي آن به سوي هر چيزي است که نيک و درست و زيبا است و با اين که نامرئي است شکلي است خيره کننده، هوس انگيز و جاودان. و خلاصه آن که هنر، زبان روح بشر و موسيقي زبان دل و عالي ترين تجلي و قريحه انساني است
موزيک در فلسفه بمعناي تعليمات روحي در برابر ژيمناستيک؛ تعليمات جسمي وضع شده و معناي وسيعي داشت. شعر، رقص، علم بيان، دستور زبان و کليه هنرهاي زيبا را در يونان جزو موزيک مي دانستند. بعدها اين کلمه نزد روميها به انسانيت تعبير شد

کشف کشاورزي و احساس نياز به باد و باران سبب شد که اعتقاداتي در انسانها بوجود بيايد منجمله اعتقاد داشتن به قدرتهاي جادويي و در نتيجه توليد صداهايي همراه با حرکات ريتميک براي جلب توجه طبيعت جهت توليد رعد و برق – باران و باد .باور داشت که نمايش يک شي با کلمات ( آوازه خواني ) موجب حصول آن مي شود. هسته اصلي آوازهاي دسته جمعي در اين دوران پايه گذاري شد و موسيقي در خدمت دين قرار گرفت. همچنين از آواز و رقص در کشاورزي هم سود مي جست و معتقد بود که گياهان از آن تاثير مي گيرند و با موسيقي با طبيعت ارتباط برقرار مي کرد. از اين ” زبان ارتباطي ” بعدها آوازهاي کليسايي شکل گرفت